بسیاری از کشورهای جهان برای اصلاح ساختار اقتصادی خود خصوصیسازی را به عنوان راهکاری موفق انتخاب میکنند. با انجام خصوصیسازی تغییری در ساختار مالکیت بخش دولتی و بخش خصوصی پدید میآید که این تغییر به نفع اقتصاد جامعه است.
با خصوصیسازی بخشهای دولتی، یک فضای رقابتی برای بهتر و کاراتر بودن شکل میگیرد که علاوه بر کمک به رشد و توسعه اقتصاد، از بیمار شدن اقتصاد نیز جلوگیری میکند و روندی پویا و رو به پیشرفت به جامعه میدهد.
خصوصیسازی چیست؟
انتقال مالکیت از بخش عمومی و دولتی به بخش خصوصی را، خصوصیسازی میگویند. خصوصیسازی بر این باور است که وقتی منابع به جای قرار گرفتن در بخش دولتی، به بخش خصوصی واگذار شوند، بسیار کاراتر از قبل، قابل بهرهبرداری خواهند بود.
متخصصان اقتصادی که طرفدار خصوصیسازی هستند، به این نتیجه رسیدهاند که برای تولید یک کالای مشابه، بخش خصوصی نسبت به بخش دولتی بر حسب هزینههای تولید، عملکرد بهتری دارد. بنابراین این افراد بر این باورند که اگر شرکتهای بزرگ دولتی از طریق فروش سهام به بخش خصوصی منتقل شوند، از هدررفت منابع مالی جلوگیری و نتیجه بهتری حاصل خواهد شد.
مزایا و معایب خصوصیسازی
اجرای هر سیاستی در یک دولت، طرفداران و مخالفان متعددی به همراه دارد. هرکدام از این افراد برای تعیین موضع خود، دلایلی دارند. در ادامه با توضیح مزایا و معایب خصوصیسازی به این نتیجه خواهیم رسید که آیا این عمل در اقتصاد واقعاً کاراست و نتیجه خوبی در پی دارد، یا خیر؟
مزایای خصوصیسازی
– بهبود کارایی: شرکتهای خصوصی از آنجایی که به دنبال کسب سود بیشتر هستند، پس تا جای ممکن هزینههای اضافه را کاهش داده و کارایی تولیدات را بالاتر میبرند. شرکتهای دولتی دغدغهای برای اختصاص سود به مدیران و سهامداران ندارند، پس بودجه در دسترس خود را در بسیاری از مواقع صرف هزینههای اضافه کرده و کارایی را کاهش میدهند.
– عدم وجود مداخله سیاسی: این حقیقت وجود دارد که شرکتهای دولتی تحت نظارت مستقیم مقامات سیاسی هستند بنابراین در صورت لزوم، مقامات سیاسی فشار حداکثری به آنان وارد کرده تا مطابق میل آنان عمل کنند. به عنوان مثال رئیس جمهور یک دولت وعده اشتغالزایی بیشتر برای جوانان را میدهد و برای تحقق آن، شرکتهای دولتی را وادار به استخدام نیروهای اضافه میکند. همین موضوع ناکارآمدی آنان را بالا میبرد چون نیروی کار اضافه، هزینه اضافه دربر خواهد داشت. در حالی که در بخش خصوصی با هدف کسب سود بیشتر، فقط به اندازه نیاز نیروی کار استخدام میکنند.
– نگاه کوتاه مدت سیاسی: سیاستمداران ممکن است برای تحقق اهداف خود، در بخشهای بزرگ دولتی مدیرانی را منتسب کنند که پروژههای مورد نظر آنان را هرچه سریعتر به بهرهبرداری برسانند. حتی شاید این مدیران در بخشهای دیگر قوی و کارا نباشند، اما این مسئله اهمیتی نخواهد داشت، چون نگاه آنان کوتاه مدت است.
– بهبود عملکرد به واسطه فشار سهامداران: سهامداران یک شرکت خصوصی با نگاه تیزبین خود تمام اعمال مدیران را زیرنظر دارند و در صورتی که عملکرد اشتباه آنان، خسارتی به سود حاصل از شرکت بزند یا باعث هدر رفتن منابع مالی شود، به هیچ عنوان از تقصیر آنان چشمپوشی نمیکنند. در حالی که شرکتهای دولتی فقط به دنبال جلب رضایت گروههای سیاسی هستند.
– افزایش رقابت: از آنجایی که در خصوصیسازی شرکتهای متعددی به یک صنعت خاص ورود میکنند، پس برای یافتن جایگاه بهتر دائماً در حال رقابت هستند. همین رقابت منجر به پیشرفت و تولید محصولات با بهرهوری بالاتر میشود.
– افزایش درآمد برای دولت: فروش سهام شرکتهای دولتی به بخش خصوصی درآمد قابل توجهی را برای دولت به همراه دارد که میتواند از آن برای توسعه زیرساختهای کشور استفاده کند.
معایب خصوصی سازی
– به خطر افتادن نفع جمعی: در بعضی شرکتهای خدماتی دولت مانند بیمه سلامت، اگر هدف کسب سود بیشتر باشد، منافع مردم به خطر میافتد و این برای یک جامعه اصلاً خوب نیست، چرا که سلامت هر جامعهای در اولویت قرار دارد.
– کسب سود کمتر توسط دولت: دولت با واگذاری شرکتهای دولتی به بخش خصوصی، سودهای کلانی که این شرکتها نصیب او میکردند را از دست میدهد.
– امکان ایجاد انحصار در برخی صنایع: برخی صنایع مثل راهآهن، سرمایهگذاری زیادی برای راهاندازی و بهرهبرداری نیاز دارد. شاید فقط یک یا دو شرکت از عهده مخارج آن بربیایند. این عامل سبب میشود که قیمتگذاری تحت انحصار یک شرکت قرار بگیرد؛ بنابراین فشار مالی متوجه عموم مردم خواهد شد. دولت باید با وضع قوانین محکم، جلوی این انحصارطلبی را بگیرد.
– تکه تکه شدن صنایع: برخی صنایع بسیار بزرگ هستند و باید به صورت یکپارچه عمل کنند تا نتیجه مطلوب حاصل شود، با واگذاری این صنایع به بخش خصوصی، سبب تکه تکه شدن آن میشویم که در نتیجه کارایی آن کاهش مییابد و هماهنگی و یکپارچه عمل کردن این صنایع دچار اختلال میشود.
– نگاه کوتاه مدت در کسب سود: همانطور که این مشکل برای مدیران دولتی وجود دارد، در بخش خصوصی نیز ممکن است اهداف بلند مدت قربانی پرداخت سودهای آنی کوتاه مدت به سهامداران شود.
سخن پایانی
خصوصیسازی از آنجایی که به افزایش عملکرد صنایع و بهبود شرایط موجود در جامعه منجر میشود، بسیار مسئله مهم و ضروری برای هر کشوری محسوب میشود. اما برای جلوگیری از صدمات احتمالی این کار باید سیاستهایی توسط دولت اجرا شود:
– وضع قوانین مناسب برای کوچکتر کردن اندازه دولت و ارائه سیاستهایی برای تغییر مالکیت از شرکتهای دولتی به شرکتهای خصوصی و یا مالکیت مشترک هر دو بخش.
– وضع قوانین و مقررات لازم به منظور نظارت بر شرکتهای خصوصی با هدف امنیت و سلامت اقتصاد، جلوگیری از ایجاد اختلاف طبقاتی، رانتخواری و…
– ارائه حمایتهای مادی و غیرمادی توسط دولت به بخش خصوصی برای رشد و توسعه هرچه بیشتر این بخش.
نظرات کاربران