یکی از عوامل موفقیت برای شروع هر کسب و کاری، حمایتهای متعدد دولت از آن است. این حمایت در شکست و یا موفقیت کسب و کارهای کوچک بسیار مؤثر است. دولتها با توجه به قدرت و اختیاری که دارند، همچنین با توجه به نفوذ آنها در بخش اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، نقش مهمی در به گردش درآوردن چرخه اقتصاد ایفا میکنند.
آنها میتوانند با حمایتهای خود سبب گسترش بخشی از اقتصاد و یا مانع از رشد بخش دیگر شوند. پس دولتها با سیاستگذاریهایی که انجام میدهند، وضعیت اقتصاد جامعه را تعیین میکنند. در هر کسب و کاری دولتها نقشهای متفاوتی دارند. خدماتی که آنان برای توسعه کسب و کار ارائه میدهند از سیاستگذاری تا توسعه زیرساخت و از ارائهدهنده خدمات تا پشتیبانی مالی متغیر است.
نقش دولت در کسب و کارهای کوچک
شاید بنگاههای کوچک اقتصادی خیلی به چشم برخی از دولتها نیایند، اما باید بدانیم همین کسب و کارهای کوچک هستند که فرصتهای جدیدی را برای بروز خلاقیت و نوآوری کارآفرینان و در نهایت تجاریسازی کالاها فراهم میکنند.
کارآفرینان، خلاق هستند و برای عملیاتی کردن ایدههای نوین خود، به دنبال راهاندازی بنگاههای اقتصادی کوچک میباشند. بنابراین هم با اشتغالزایی برای جوانان و هم با ارائه خدمات مطلوب به جامعه سبب رشد و توسعه اقتصادی یک کشور میشوند. کسب و کارهای کوچک و متوسطی که کارآفرین هستند و اشتغالزایی میکنند با داشتن ویژگیهای زیر نقش مهمی در تصمیمگیری دولتها به ویژه در کشورهای در حال توسعه دارند:
– پتانسیل اشتغالزایی و ایجاد ارزش افزوده با کمترین هزینه و سرمایهگذاری
– انعطافپذیری در مقابل تغییرات و داشتن سرعت در انجام امور
– توانایی شناسایی نیاز مشتریان و توانایی پاسخگویی به تغییرات جهانی و نیازهای جدید
– استفاده از ایدههای کارآفرینان خلاق و کسب تجارب اولیه در امور مختلف
– پرورش نیروهای کارآزموده و باتجربه برای بنگاههای اقتصادی بزرگ
– به جریان درآوردن چرخه اقتصادی کشور با به کارگیری جوانان خوشفکر
خدمات دولت برای کسب و کارها
در گذشته دولتها حمایت از کسب و کارهای کوچک را تنها در تأمین کمک هزینه و منابع مالی به آنها میدیدند. اما با نگاهی به اقتصاد کشورهای توسعه یافته در مییابیم که نقش دولت تنها تأمین بودجه نیست، بلکه حمایتهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، علمی و هرچه که یک بنگاه اقتصادی به آن برای موفقیت بیشتر نیاز دارد نیز باید در اختیار آنان قرار گیرد.
بخشی از خدمات دولت از طریق اتحادیهها، اتاق اصناف شهرستانها و اتاق اصناف ایران در اختیار کسب و کارها قرار میگیرد، این خدمات شامل صدور مجوزها و پروانه کسب، کنترل، نظارت و بازرسی بر بازار کالاها و کنترل بازارهای صنفی میشود.
واحدهای صنفی نیز قوانین، مقررات و دستورالعملهای مرتبط با راهاندازی و فعالیت بنگاه اقتصادی مانند استاندارهای مختلفی که به صورت قانونی باید رعایت شوند را به کسب و کارها اعلام میکند و وظیفه بازرسیهای منظم برای رعایت این استاندارها را دارند.
ضعف دولت در مدیریت بنگاههای اقتصادی
یکی از مشکلاتی که دولت ما با آن دست و پنجه نرم میکند، مالکیت و مدیریت بنگاههای اقتصادی متوسط و بزرگ است. این کار سبب بزرگ شدن دولت در کشورهای در حال توسعه شده که زمان و انرژی زیادی از دولت و به طور ویژه از وزارتخانهها گرفته است. این مالکیت نابهجا سبب کمرنگ شدن فعالیت بخش خصوصی و یا سخت و دشوار شدن فعالیت آنها به دلیل نداشتن اختیارات کافی میشود.
بنابراین دولت میتواند در بهبود اوضاع اقتصادی کشور نقش مهمی ایفا کند، اگر دو نکته را رعایت کند:
– مالکیت بنگاههای اقتصادی را به افراد متخصص و کاربلد بسپارد و خود فقط نقش نظارتی و کنترلی داشته باشد.
– فعالیتهای وسیعی در قلمرو اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی انجام دهد.
– در زمینه علم اقتصاد و علوم اجتماعی از تجربه کشورهای توسعه یافته استفاده کند.
در صورت رعایت این موارد از سوی دولت، نقش دولت از مداخله مستقیم به مداخله غیرمستقیم تغییر کرده و با نقش نظارتی خود، کنترل اوضاع اقتصادی را به دست دارد و تمرکز دولت بر دو حوزه بیشتر میشود:
– انجام فعالیت بیشتر در زمینه قانونگذاری و استاندارد، حمایت از مصرفکننده و افزایش رقابت در تولید کالاها و خدمات و ایجاد نهادهایی که بازار را تقویت میکنند.
– فعالیتهای نظیر تأمین بهداشت، آموزش و پرورش، امنیت، ایجاد سیستم قانونی و قضایی قوی، مدیریت اقتصادی کلان و بنا نهادن پایههای توسعه اجتماعی و اقتصادی که به رشد و بهبود اوضاع اقتصادی کشور کمک میکند.
جمعبندی
در صورت رعایت تمام مواردی که در این مقاله گفته شد، چرخه اقتصادی کشور به سمت رشد و پیشرفت حرکت میکند. اما باید توجه داشت که همیشه مشکلاتی بر سر راه قرار میگیرد. همانطور که اشاره شد، کسب و کارهای کوچک و متوسط نقش مهمی در اقتصاد کشور دارند. شکست هرکدام از آنها و خروجشان از چرخه ایجاد اشتغال و ارزش افزوده باعث کاهش انگیزه کارآفرینان و اتلاف منابع مالی هزینه شده برای آنها میشود.
پس دولت باید راهاندازی و احیای این بنگاههای کوچک را در اولویتهای خود قرار دهد. دولت با انجام کارهای زیر سودآوری زیادی برای چرخه اقتصاد به ارمغان میآورد:
– درک امکان ایجاد یک کسب و کار جدید
– امکان ایجاد بهبود در کسب و کار موجود
– تلاش برای راهاندازی مجدد کسب و کارهای کوچک و متوسط کارآفرین
در پایان باید گفت در صورتی که دولت در یک جهت درست و اصولی قدم بردارد، علاوه بر رشد اقتصادی چشمگیر، اشتغالزایی زیادی برای جوانان انجام میدهد و با سودآوری این کسب و کارها، نرخ تورم سالانه کنترل میشود. بنابراین وابستگی به تولیدات خارجی کاهش یافته، انگیزه برای تلاش و کارآفرینی در جوانان افزایش یافته و کشور نیز به سمت توسعه و آبادانی بیشتر حرکت میکند.
نظرات کاربران