بودجه یعنی برنامه مالی برای یک دوره مشخص و تخمینی از هزینههایی است که یک طرف متحمل میشود. بودجه میتواند برای یک شخص یا برای یک تجارت باشد.
در حالی که بودجه برای افراد مفید است، اما برای نهادهای بزرگتر مانند شرکتها و دولتها که نیاز به هماهنگی بین افراد متعدد و ابتکارات دارند ضروری است.
بودجه چیست؟
بودجه دولتی، توسط دولت از مخارج و درآمدهای آن برای یک دوره زمانی مشخص پیشبینی میشود. در امور مالی ملی، دوره تحت پوشش بودجه معمولاً یک سال است که به عنوان سال مالی شناخته میشود، که ممکن است با سال تقویم مطابقت داشته باشد یا نباشد. کلمه بودجه از بوژت فرانسوی قدیمی (“کیف کوچک”) گرفته شده است. بودجه با عنوان قانون بودجه هر ساله توسط دولت به مجلس اعلام میگردد.
نقش بودجه
در قرن بیستم بخش بالایی از فعالیتهای اقتصادی به طور مستقیم یا غیرمستقیم توسط سطوح مختلف دولت کنترل میشود؛ بنابراین بودجه تعدادی کارکرد دیگر و همچنین نظارت ساده بر درآمدها و مخارج کلی دولت را به عهده گرفته است. برنامههای هزینهای اکنون با جزئیات قابلتوجهی برنامهریزی میشوند. اما مقیاس مخارج عمومی مشکلات عمدهای را در کنترل ایجاد میکند و سیستمهای کنترل متفاوتی در کشورهای مختلف آزمایش شدهاند.
مالیات نه تنها برای افزایش درآمد استفاده میشود، بلکه برای توزیع مجدد درآمد و تشویق یا جلوگیری از فعالیتهای خاص استفاده میشود. استقراض دولت، بهمنظور تأمین مالی کسریها یا جنگهای مکرر، به قدری قابل توجه است که سیاستهای بودجهای اثرات مهمی بر بازار سرمایه و به طور کلی بر بهره و اعتبار دارد.
بودجه همچنین برای دستیابی به اهداف مشخص سیاست اقتصادی مورد استفاده قرار گرفته است. مدتهاست که تشخیص داده شده بود که استقراض دولت میتواند اثرات مهمی بر بقیه اقتصاد داشته باشد. با افزایش مقیاس فعالیت دولت، سطوح مخارج و مالیات، اثرات مستقیم قابل توجهی بر کل تقاضا برای کالاها و خدمات در اقتصاد دارند.
بودجه این احتمال را افزایش داد که با تغییر این سطوح، دولت بتواند از سیاست مالی خود برای دستیابی به اشتغال کامل و کاهش نوسانات اقتصادی استفاده کند. این تابع ثبات توسط بسیاری از کشورها، با درجات مختلف موفقیت، برای توسعه اقتصاد از رکود و کنترل فشارهای تورمی استفاده شده است.
بودجه علاوه بر تاثیر بر اقتصاد کلی، ممکن است اثرات قابلتوجهی (عمد و ناخواسته) در حوزههای خاص داشته باشد. مالیات بر انگیزههای کار یا مصرف تأثیر میگذارد، درحالیکه مالیاتها، مزایا و مخارج همگی بر توزیع درآمد تأثیر میگذارند. به این ترتیب، بودجهها، به ویژه بودجههایی که باعث تغییرات عمده میشوند، تأثیرات سیاسی و اقتصادی قابل توجهی دارند.
انواع بودجه
به منظور مقابله با پیچیدگی روزافزون نقش دولت، اکثر کشورها اشکال مختلفی را برای بودجه و ارائه آن آزمایش کردهاند. از جمله مهمترین آنها میتوان به بودجه اداری، بودجه جاری و سرمایهای اشاره کرد.
بودجه اداری
این نوع بودجه برای کنترل مخارج طراحی شده است. بر این اساس، بر حقوق و وظایف کارمندان دولت تاکید میکند تا نتایجی که قرار است به دست آورند. هدف کنترلی بودجه اداری به طور طبیعی باعث ایجاد این دکترین میشود که بودجه باید متعادل باشد.
محدودیت بودجه اداری این است که برخی اقلام مهم کمتر از حد کافی مورد توجه قرار میگیرند یا به طور کامل از آن حذف میشوند. تدارکات نظامی یک نمونه است. نه دفاتر بودجه و نه کمیتههای تخصیص اعتبار برای بررسی دقیق خرید واقعی کشتیها یا هواپیماها مجهز نیستند.
در نتیجه، در بیشتر کشورها، هزینههای کلان در مورد اقلام نظامی اغلب بهصورت غیرمستقیم در نظر گرفته میشود، در حالی که فعالیتهای کارمندان دولت توجه زیادی را به خود جلب میکند. ضعف اساسی بودجه اداری این است که اساساً به این موضوع میپردازد که آیا هزینهها به درستی مجاز شده است یا خیر، نه اینکه آیا پول به خوبی خرج شده است.
علاوه بر این، بودجه اداری اغلب وجوه امانی را که برای تامین مالی بیمه سالمندی و بیکاری استفاده میشود، حذف میکند. مالیات به طور مستقیم به وجوه و پرداختهای انجام شده از آنها پرداخت میشود. تئوری این است که دولت به عنوان متولی برای مردم عمل میکند و مردم با قراردادن مالیاتهای تأمین اجتماعی خود در یک صندوق جداگانه محافظت میشوند.
سایر اقلام ممکن است بهصورت خالص و نه ناخالص در بودجه لحاظ شود. بهعنوانمثال، کل دریافتها و هزینههای اداره پست یا سایر فعالیتهای تجاری بخش دولتی معمولاً ظاهر نمیشود. فقط کسری یا مازاد این کار را انجام میدهد. این موضوع با این تئوری توجیه میشود که اولاً مدیریت بازرگانی توسط کمیتههای قانونگذار بهخوبی انجام نمیشود.
ثانیاً تا زمانی که یک شرکت تجاری هزینه خود را بپردازد، رفتار آن موضوع نگرانی عمومی نیست. مشکل این است که تمایز بین فعالیتهای تجاری و غیرتجاری اغلب خودسرانه انجام میشود.
بودجه جاری و سرمایهای
بودجه اداری به طور سنتی فقط به مخارج جاری میپردازد. در بسیاری از کشورها، برخی از اقلام برای گنجاندن نامناسب در نظر گرفته میشوند، زیرا آنها هزینههای سرمایهای را تأمین میکنند یا وام به سایر نهادهای عمومی هستند. چنین اقلامی سپس «زیرخط» گنجانده میشوند و مفهوم سنتیتر از بودجه در مورد آنها اعمال نمیشود. در عوض، تأمین مالی آنها از طریق استقراض جایز تلقی میشود.
کارهای عمومی مستقیم یا سرمایهگذاری در صنایع ملی شده توسط اکثر کشورها برای تأمین مالی وام مناسب تلقی میشوند؛ زیرا داراییهای مولد هستند که درآمد کافی برای پوشش هزینههای خود را به همراه خواهند داشت. آنها ممکن است این کار را مستقیماً انجام دهند. بااینحال، اگر بازاری وجود نداشته باشد که خروجی یک فعالیت عمومی در آن فروخته شود، نمیتوان ارزش آن را به چشم دید.
ازاینرو، دولتها اغلب وسوسه میشوند که مخارج این داراییها را بهعنوان اقلام سرمایهای طبقهبندی کنند که بازدهی اجتماعی به همراه ندارد (مانند زمینهای بازی رایگان) یا بازده اقتصادی کمتری نسبت به آنچه که هر نهاد بخش خصوصی میپذیرد (مانند حمایت دولت از صنایع روبهزوال). به همین دلیل، تمایز بین هزینههای جاری و سرمایهای در حسابهای عمومی اغلب با شک و تردید دیده میشود.
اغلب دولتهای ملی عادت کردهاند به سیاستهای اقتصادی ملی فکر کنند که در آن میزان استقراض، به نیازهای فعلی برای ثبات و رشد بستگی دارد. این امر باعث میشود بودجهبندی سرمایهای جذابیت کمتری داشته باشد، بهویژه اگر دولت بخواهد از بودجه برای تکمیل جریان ملی پسانداز استفاده کند. هر چه نیاز به افزایش پسانداز بیشتر باشد، میزان استقراض دولت باید کمتر باشد. از سوی دیگر، استقراض دولت زمانی توجیه میشود که پسانداز خصوصی بیشتر از نیاز سرمایه خصوصی باشد.
این فقدان نظارت صریح بر وضعیت سرمایه دولتها میتواند عواقب جدی داشته باشد زمانی که دولت ناخواسته بدهیهای بزرگی را به عهده میگیرد یا از داراییهای سرمایهای برای تأمین مالی هزینههای جاری استفاده میکند. نمونههایی از مشکلات فزاینده در برخی کشورها در تأمین مالی طرحهای بازنشستگی سخاوتمندانه دولتی و هدررفتن داراییهایی مانند ذخایر نفتی ارائه شده است.
نقدی و بودجه یکپارچه
در مواجهه با پیچیدگی فزاینده فعالیتهای دولت، بسیاری از کشورها از ایده بودجه نقدی عقبنشینی کردهاند. این ویژگی سادگی و جامعیت را دارد؛ بنابراین مشابه حساب جریان نقدی یک تجارت مدرن است. مخارج و دریافتهای صندوق امانی و همچنین پرداختهای نقدی و دریافتهای مربوط به معاملات وام را شامل میشود. بااینحال، شرکتهای تجاری دولتی مانند اداره پست، همچنان بهصورت خالص شامل میشوند.
بودجه نقدی از این نقص رنج میبرد که مستقیماً به تصمیمگیری دولت وابسته نیست. بدهیهای متحمل شده به طور کامل با پرداختها هماهنگ نیست. زیرا مخارج دولت ناشی از تخصیص اعتبارات و سایر اشکال تعهدات است. مخارج نقدی ممکن است پس از تخصیص اعتبارات و سایر تعهدات پولی فقط پس از یک تأخیر قابلتوجه، بهویژه در مورد ساختوساز و تدارکات، دنبال شود. اعتبارات مربوط به اقدامات آینده است. مخارج ناشی از تصمیمات گذشته است. هر دو نوع اطلاعات برای یک ارزیابی کامل مورد نیاز است.
نظرات کاربران